خره خوابید كلاغه باورش اومد!


  tasvir  هر وقت صحبت از اشخاص خوش‌باور و ابله باشد، این مثل را می‌گویند.
خری در مرغزاری می‌چرید وقتی كه سیر شد همان جا خوابید و چار دست و پاش را دراز كرد. كلاغی از بالای سرش می‌پرید، خر را دید كه افتاده، خیال كرد سقط شده چند دقیقه‌ای دورش نشست و پرید تا اینكه پیش خودش یقین كرد كه خر جان ندارد. خلاصه، بالای سر خر آمد كه چشم‌هایش را در بیاورد كه ناگهان خره سرش را بلند كرد و كلاغه از ترس پرید!

بازگشت به فهرست زبانزدها

گردآوری و کُدنویسی شده برای تالار میدوری توسط :  میدوری